راه نو |
تقدیم به همه غارتگران بیت المال آن چه خواهید خواند ماجرایی است کاملا واقعی که توسط یک شاهد عینی روایت و ثبت شده و هنوز راوی آن(ابوالفضل کاظمی) زنده است.
اگرچه از ماجرای امیرالمومنین(علیه السلام) و شمع بیت المال 1400 سال می گذرد اما از زمان وقوع این ماجرا یعنی سال 1362 تنها حدود یک ربع قرن گذشته است و هنوز راوی آن( سردار ابوالفضل کاظمی) زنده است. اما اسفا که دل های بسیاری به اندازه یک هزاره از آن سال های دور گشته. هرچه فکر کردم برای این مطلب چه عنوانی انتخاب کنم که حرام نشود ، فقط همین به ذهنم رسید: « تقدیم به همه غارتگران بیت المال» ، هرچند که انباشت مال حرام در شکم های برآمده ، مجالی برای تامل و تحول باقی نمی گذارد. یک هفته بعد از شروع عملیات والفجر 4 ، شنیدم تبپ عمار قصد دارد دوباره روی قله عملیات کند. خودم را آماده کردم که بزنم تو ستون عمار و همراهشان بشوم. فرمانده عمار مهدی خندان بود. آن شب ، هوا مهتابی و سرد بود؛ سرمایی که نا مغز استخوان نفوذ می کرد. من زدم تو ستون عمار. گردان مالک و حبیب ، در دو جناح ما در حرکت بودند. مقصد حرکت ، ارتفاع 1866 بود . نزدیک قله، مهدی خندان چند تخریبچی از بین بجه ها سوا کرد و اون ها رفتند تا راه کاری مناسب پیدا کنند. [ دوشنبه 89/9/29 ] [ 11:22 عصر ] [ امیرعباسی ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |