جنبش ضد فرقه ای:
مخالفت با جنبش های دینی جدید در دهه ی 1960 ، به ویژه در میان والدین ، گسترش یافت .علت این مخالفت تلاش های گروه ها برای منحرف کردن جوانان و تقاضاهایی بود که گروه ها از[ به اصطلاح ]منحرفین داشتند .تلاش برای جذب و سرباز گیری ، برخی مواقع به اخراج جوانان از دانشگاه و رها کردن مسیر اهداف ، و پذیرفتن زندگی دینی تمام وقت در یک وضع گروهی ناآشنا منجرگردید. متحد الشکل شدن اعضا از روی صداقت و وفاداری و نظم و ادبی که گروه از آنها می خواست ، زنگ خطر را به صدا درآورد .گروه ،ممکن بود از آنها بخواهد که لباس هایی عجیب و غریب بپوشند ، رژیم غذایی غیر معمول یا سختی را پیش بگیرند ، ودر مواقعی خاص ،موسیقی [عبادی ]اجراء کرده یا مراقبه داشته باشند ، یا نام جدیدی برای خود انتخاب کنند .برخی از گروه ها از اعضا می خواستند که در اجتماعاتی منزوی به سرببرند واعضای ممنوع شده یا آنها که عضویت شان خاتمه یافته با اعضای خانواده زندگی کنند و دیگرانی هم بیرون ازفرقه.
والدین و وابستگان دیگر ، فرقه هارا متهم کردند که برای جذب و نگهداری اعضای جدید ، فریب و نیرنگ بکار بسته و از مهارت های روانشناختی، عملیاتی که کنترل ذهن یا شستشوی مغزی نام گرفت ، استفاده می کنند .آنها بعداً فرقه ها را متهم کردند که از تکنیک های شستشوی مغزاستفاده میکنند تا توان استقلال فکری و عملی اعضا از آنها سلب شود.اتهامات شستشوی مغزی بعد از خودکشی دستجمعی اعضای "معبد مردم "، مزرعه ای اشتراکی در "جونزتاون" درکشور گویان، در1975 قوت گرفت .طبق فرمان رهبرشان "جیم جونز" ، بیش از 900 نفر از پیروان فرقه که اکثراً آمریکایی بودند ،سم خورده و مردند.
نخستین گروه ضد فرقه ای،[به نام ]"کمیته ی آزادی فرزندانمان از [فرقه] فرزندان خدا "(که بعداً "اف.آر.ای.ای.سی.او.جی"یا "فریکوگ" ( FREECOG )خوانده شد) دراوایل دهه ی1970 شکل گرفت .گروه ضد فرقه ای "فریکوگ"، گروه "فرزندان خدا " را به دلیل اعمال جنسی نامتعارف ، شامل اعمال جنسی اشتراکی و جذب افراد جدید از طریق فریب جنسی ، محکوم کرد . آشکار شدن اینگونه اعمال و نظایر آن ، در اواسط دهه ی 1970منجر به [تأسیس ] جنبش ضد فرقه ای در آمریکای شمالی ، اروپای غربی ،و جاهای دیگرگردید.
در اوایل دهه ی1980 گروه های متشکل از والدین در چیزی که به"شبکه ی فرقه – آگاهی " معروف گردید، ترکیب شدند .پس از خودکشی دستجمعی در "جونزتاون "، محاکم دادرسی پارلمانی برعلیه پدیده ی فرقه های دینی جدید، در واشینگتن دی.سی منعقد گردید .دولت های دیگر نیز محاکم دادرسی تشکیل دادند که درآنها اعضای سابق فرقه و والدین شان برعلیه عضویت در فرقه شهادت دادند .به خاطر خطرات بالقوه ای که در عضویت در فرقه وجود دارد ، برای رهایی فرزندانشان از گروه، معتقد به مداخله ی زورمندانه بودند .فرزندان ،گاهی برخلاف میل خود ربوده وزندانی شدند .
گروه های والدین از عملیات برنامه زدایی [ در تقابل با عملیات شستشوی مغزی فرقه] که فشار روانی سختی را در برمی گرفت تا وفاداری فرد به گروه را بشکند ، حمایت کردند . گروه های مدنی آزادیخواه این گونه کارها را مورد انتقاد قراردادند .مناقشه بر سر فرقه های دینی جدید،جایگاهی برای پژوهش های محققانه در خصوص ادیان جایگزین باز کرد .در اواسط دهه ی1980 ،بسیاری از اندیشمندان [ علوم ]اجتماعی که در خصوص ادیان جایگزین تحقیق می کردند مفاد اندکی در عقیده ی عامه یافتند که[ حاکی از آن بود که ] فرقه ها برای جذب افراد، برشستشوی مغزی و فشارهای روانشناختی تکیه می کنند.
برخی از اعضا که تحت عملیات برنامه زدایی قرارگرفته بودند با استناد به اینکه عملیات برنامه زدایی ،تخلف از حقوق مدنی است، برعلیه مجریان عملیات برنامه زدایی پیروزی دادگاهی بدست آوردند.این عقب نشینی موجب تضعیف جنبش ضد فرقه ای شد.
ضدیت با فرقه ها علاوه بر والدین از سوی مراجع دیگر نیز صورت گرفت .ادیان جدید ،به لحاظ تاریخی ، با مخالفت ادیان رسمی ، خصوصاً ، فرقه های مسیحی انجیلی [پروتستان] مواجه شده اند. عموماً ، [فرقه های ] مسیحی انجیلی ،گروه هایی که اصول و مبانی مسیحیت ارتدوکس را منکرند، به عنوان ادیانی منحرف به حساب آمده اند . .فعالیت ضد فرقه ای آنها در وهله ی اول شامل تولید ادبیاتی ضد فرقه ای نسبت به اعضای کلیسا و اعضای فرقه های دینی جدید شده است .
فرقه های خطرناک :
برخی از فرقه های دینی جدید یا ادیان جایگزین ، آشکارا خطرناکند.آنها به خشونت یا فعالیت ضد اجتماعی یا به قرارگرفتن اعضای خود در [معرض] خطر فیزیکی دامن می زنند. تعدادی اندک، اعضا را با خود کشی دستجمعی به کام مرگ فرستادند یا از خشونت ، شامل قتل علیه آدم هایی بیرون از فرقه ،حمایت کردند .جامعه شناسان تذکار می دهند که گرچه فرقه های خشونت گرا توجه رسانه هارا زیاد به جلب میکنند [ولی آنها] تنها اقلیت کوچکی از ادیان جایگزین را شامل میشوند.
فرقه های خطرناک تمایل دارند که ویژگی های معینی را سهم خود نمایند.این گروه ها ،نوعاً ، دارای رهبری ا فوق العاده اقتدارگرا هستند که درپی کنترل همه ی جوانب زندگی اعضا بوده و اجازه ی هیچگونه چون وچرایی را در باره ی تصمیمات به آنها نمی دهد.اینگونه رهبران ممکن است که خود را مافوق قانون بنشانند واز الزاماتی که دیگر اعضای گروه به آنها ملتزم میشوند، مستثنا کنند.آنها اغلب سناریوی روز رستاخیز را تبلیغ مکنند که این امر آزار و اذیت از سوی نیروهای بیرون از فرقه را[برایشان ] مسلم میکند وبه تبع آن نیاز به آمادگی برای یک نبرد قریب الوقوع و سرنوشت ساز ، نبردی نهایی بین خیرو شر[ را ایجاد می کند ]. آنها ممکن است که جهت آمادگی ،سلاح های آتشین زیادی جمع آوری کنند. متناوباً ، رهبران فرقه، شاید افراد را برای خودکشی آماده کنند ، کاری که بنا به عقیده ی گروه ، آنها را به جایگاه سعادت جاودانه منتقل می کند .
بزرگترین خسارت جانی مربوه به فعالیت های فرقه ای ،وقتی رخ داد که 913 نفر از اعضای "معبد مردم " در "جونز تاون "، مزرعه ای اشتراکی در "گونان" که توسط "پاستور جیم جونز " رهبری می شد ، مردند.در 1978 یکی ازنمایندگان کنگره ی آمریکا به منظور رسیدگی به[این ] اتهامات که گروه ، اعضا رابرخلاف میلشان نگه می دارد ، از مزرعه ی اشتراکی دیدن کرد .رهبران فرقه، نماینده و چهارنفر دیگر را که شامل سه گزارشگر روزنامه می شدند به قتل رساندند .سپس "جونز" دستور داد که پیروانش به صورت دستجمعی با نوشیدن" پانچ"[(نوشابه ای مرکب ازآب میوه و مشروبات گازدار) ] درآمیخته با سیانورخودکشی کنند .
چند فرقه دیگردر دهه ی 1990 دچار رسوایی جهانی شدند .در سال 1993 بین نمایندگان حکومت آمریکا و شاخه ی" داوودیان " از[ فرقه ی]"واکو" ، درتگزاس ، درگیری پیش آمد که درنتیجه ی آن، 80 نفر از داوودیان ، که حدوداً 20 کودک در میان آنها بود ، کشته شدند . [ در این درگیری ]چهارنماینده ی دولت فدرال نیز کشته شد .در 1994، 53 عضو [فرقه ی]"سنت بین المللی وخورشیدی نظم شوالیه گری "( که عرفاً "معبد خورشیدی "خوانده می شود )، و اعضایی در دو روستا در سوئیس و پایگاهی درنزدیکی مونترال کانادا خودکشی کردند . اعضای[ فرقه ی] "معبد خورشیدی " عقیده داشتند که روح مردگان آنها نهایتاً به سیاره ای دیگر منتقل می شود .
بسیاری از اعضای این فرقه براثر خودکشی یا قتل از 1995تا1997 جان باختند .در توکیوی ژاپن ، اعضای [ فرقه ی ] " اوم شین ریکیو"در 1995،گاز سمی اعصاب در یک ایستگاه زیرزمینی توکیو رها کردند که به موجب آن 12مسافر کشته و بیش از 5000 نفر زخمی شدند .رهبران گروه محاکمه شده و چند تن از آنها به مرگ محکوم گردیدند.
بزرگترین خودکشی دستجمعی در ایالات متحده و در سال 1997 ،وقتی رخ داد که 39 نفر از اعضای [فرقه ی ] "دروازه ی آسمان " خود را در" رانچو سانتا فی" کالیفورنیا کشتند . اعضای فرقه ،اعتقاد داشتند که باخود کشی ،ارواح آنها ،اجسادشان را ترک گفته و به اقلیمی بالاتر صعود می کنند . بخشی ازایمان آنها از اعتقاد به بشقاب پرنده ناشی می شود. آنها براین باور بودند که بشقاب پرنده در پشت ستاره ی دنباله دار هالی پنهان بوده و وقتی به زمین نزدیک میشود ،ارواح آنها را منتقل می کند .
آینده ی فرقه های دینی جدید :
جامعه شناسان انتظار دارند که ادیان جایگزین در غرب و در فضای آزادی فردی که برفرهنگ غربی مسلط است به رشد خود ادامه دهند .ضدیت با ادیان جایگزین ،معمولاً ، در آمریکای شمالی فروکش کرده است .جنبش عصرجدید، تساهل نسبت به تجربه های معنوی مختلف را افزایش داده و موضع مردم را نسبت به دین تغییر داده است .اما ضدیت با ادیان جایگزین در دیگر کشورها ،به ویژه اروپای غربی شدیدتر رشد داشته است .
به عنوان مثال ،حکومت های فرانسه و آلمان ، ، کلیسای علم آئینی را به عنوان دین به رسمیت نمی شناسند ؛ برخی مقامات رسمی ادعا می کنند که سازمان آن ،ضد دموکراسی است .فرقه های دینی دیگر که در اروپا به مشکل برخورده اند شامل " شاهدان یهوه " و کلیسای اتحاد " می شود